سرویس سیاست مشرق - کلکسیونهای توهین دولتیها به منتقدان هر روز در حال تکمیل است. بعد از آن همه بد و بیراهی که دولتمردان در خصوص برجام به منتقدان حواله کردند اینک نیز محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت در واکنش به اظهارات یک نماینده مجلس درباره لغو قرارداد توتال گفت: «حق یک نماینده است که طرح 3 فوریتی برای لغو قرارداد ارائه دهد. همین دوست محترم که عضو کمیسیون برنامه و بودجه بود، تصویب کرد 65 میلیارد دلار از خارجیها، سرمایه جذب کنید. خبرنگاران به این دوست محترم، ماده 4 قانون برنامه ششم را ارجاع دهند که به دولت دستور داده شده با خارجیها شریک شوید. البته حرف مفت که مالیات ندارد، ولی اینکه همیشه چوب لای چرخ بگذاریم، کار پیش نمیرود. بهتر است سریعا به قوه قضاییه بروند و مدارک و اطلاعات خود را ارائه دهند. مردم به وقت با این اشخاص تسویهحساب کردند. خواهش میکنم آزموده را دوباره نیازمایید.»
به نظر میرسد نوبخت که در برخورد با مدیران نجومی دولت آنان را به عنوان ذخیره نظام معرفی میکند بایستی با سعه صدر بیشتری آنهم به عنوان یک سخنگو در نشستهای خبری حضور یابد.
نوبخت در جلسه بدرقه مدیران نجومی صندوق توسعه ملی از صفدر حسینی به عنوان یکی از ذخیره های نظام یاد کرد و گفت: «گذشته از ارادت شخصی بنده به دکترحسینی، سایر اعضاء هیأت عامل سابق صندوق توسعه ملی نیز از بزرگان اقتصاد کشور هستند و الحق در دوران مسوولیت خود امانتداران بزرگی برای کشور بودند.»
اینکه وی یکدفعه با عصبانیت حق قانونی یک نماینده برای رسیدگی و نظارت بر یک قراداد محرمانه را بر نمیتابد و آنرا حرف مفت تلقی میکند، موضوع بسیار قابل تاملی است؛ چراکه اگر دولت به طور متقن و قانونی کار قرارداد توتال را انجام داده اینهمه عصبانیت در برابر منتقدان و درخواست آنان برای شفافسازی این موارد چه لزومی دارد؟
جالب اینجاست که چندی پیش نیز رئیس جمهور در بیان خاطرهای از هاشمی رفسنجانی بیان داشت که مرحوم هاشمی به وی گفته است «من از صبر تو تعجب میکنم» و بعدها ویژگی یک فرد انقلابی را صبر و شکیبایی عنوان و بیان کرد: « ناسزاگویی نشانه انقلابیگری نیست.»
برخی از توهینهای مستقیم روحانی نسبت به منتقدان به شرح زیر است و باید پرسید که حلم و بردباری و انقلابیگری که رئیسجمهور از آن سخن میگوید در این تعابیر دولتمردان کجاست؟ دولتی که خود را به عنوان دولت اعتدال معرفی میکند چگونه است که به طور معتدل و منطقی با منتقدان برخورد نمیکند.
«تازه به دوران رسیدهها، تخریبگر، کاسب، مستضعف فکری، حامیان افراط، دروغ پراکنند، ترسو هستند، بزدلند، عقبماندهاند، بروند به جهنم، هراسانند چون کافر همه را به کیش خود پندارد، عصر حجریاند، بیکارند، متوهمند، عادت دارند از دیوار بالا بروند، خطای دید دارند، هوچیبازند، بی شناسنامهاند، کمسوادند، اقلیتند، از خداوند هم ایراد میگیرند، تازه انقلابیاند، کودکند.»